چگونه سینمای ایران روی موج ابتذال قرار گرفت؟ | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۰:۳۳
کد خبر: ۶۱۷۹۱۰
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۶ - ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
محمد تقی‌زاده:فیلم‌های سینمای ایران در حال حاضر به سه دسته تقسیم می‌شوند: نخست فیلم‌های ارگانی که موج تولید و نمایش آن در جشنواره چهل و دوم فیلم فجر قابل ردیابی است. فیلم‌هایی که اصولا نیازی به جذب تماشاگر نداشته و در صورت فروش حداقلی نیز، مشکلی برای ادامه مسیر تولید خود ندارند. این گونه فیلم‌ها برای تبیین نوعی ایدئولوژی ساخته می‌شوند و صرف نمایش داده‌شدن در سینما و همچنین تلویزیون در مناسبت‌های خاص، به هدف خود رسیده و به نوعی سودمند واقع شده‌اند. «آسمان غرب» و «مجنون» از نمونه‌های متاخر این گونه سینمایی هستند. فروش 2 میلیارد تومانی «آسمان غرب» در نزدیک 1ماه با وجود هزینه‌های زیادی که تنها برای فیلمبرداری لحظات هوایی فیلم صورت گرفته، به خوبی رویکرد سازندگان و سیاست‌گذاران این نوع فیلم‌ها را مشخص می‌کند.

 

 

گونه دوم فیلم‌های حال حاضر سینمای ایران، فیلم‌های سیاه یا دارک هستند که به طور عمده در گونه اجتماعی تولید می‌شوند. این فیلم‌ها در یکی دو سال اخیر مسیر جدیدی را برای نمایش پیدا کردند و از این رو به فیلم‌های زیرزمینی یا سینمای زیرزمینی نیز شهرت یافتند. ناامیدی و سیاهی جامعه و نبودن هیچ فضای تنفسی برای امید به زندگی و شادمانی، یکی از ویژگی‌های مهم این سال‌ها هستند. اتفاقات و ناآرامی‌های سال 1401 باعث شد رشد و ظهور اینگونه سینمایی به دلایل مختلف از جمله ممنوع‌الکاری و محدودیت‌های جانبی افزایش یابد. «شب داخلی دیوار» را می‌توان جزو اینگونه برشمرد که فضای تنگ و تاریک و تلخ یک زندانی را تصویر کرده و زجه و ناراحتی و انزجار بخشی از احساساتی است که از فیلم دریافت می‌شود. اینگونه سینمایی با سینمای معترض اجتماعی فیلم‌های مهم دهه 70 از قبیل «اعتراض» و «متولد مهر» توفیر زیادی دارد به طوری‌که هر چقدر آن فیلم‌ها به دنبال انتقاد و اصلاح اجتماعی بودند، این فیلم‌ها تبلور ناامیدی و سیاهی و تاریکی در جامعه هستند. نوع مواجهه تماشاگران با این گونه به نحوی است که برخی این گمانه را مطرح کردند که دلیل قاچاق این فیلم‌ها این بوده که این دست فیلم‌ها به دلیل عدم موفقیتی که در اکران عمومی دارند، متوسل به فضای مجازی شدند و بدین وسیله نسخه تلگرامی آنها به راحت‌ترین شکل ممکن در دسترس عموم مردم قرار می‌گیرد. اوج واکنش‌ها به فیلم‌های این بخش به اهالی رسانه و منتقدین سینما مربوط می‌شود و آنچنان توده مردم درباره چون و چند آنها اظهارنظر نمی‌کنند. یک بخش قابل توجه این فیلم‌ها، رسانه‌های فارسی زبان خارجی و برخی جشنواره‌ها هستند که گویی از کدر نشان دادن جامعه ایران، عایدی خوبی به دستشان می‌آید و از همین رو با ذوق و شوق به تحلیل و بررسی جزئیات این فیلم‌ها و گفت‌و‌گو با عوامل آنها می‌پردازند و به نوعی پوشش خبری آن را برعهده دارند.

کارشناسان فروش بر این عقیده‌‌اند که عامل اصلی فروش فیلم‌هایی چون «فسیل» که عنوان پرطمطراق پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را یدک می‌کشد و با این حال آهنگ‌های ممنوعه پخش و الفاظ رکیک و ارزش‌های نادرستی چون عرق‌خوری را مطرح می‌کند؛ نه فقط ساختار سینمایی و ژانر کمدی و سرگرم‌کننده آن بلکه تبلیغاتی است که از آن در ماهواره‌ها پخش می‌شود. تبلیغاتی که سبب خروج میلیاردها تومان پول از کشور می‌شود

کمدی‌های بزن بکوب بی‌کیفیت و نازل

گونه سوم که بحث اصلی این یادداشت نیز است، فیلم‌های به اصطلاح زردی است که در سال‌های اخیر سینمای ایران را قبضه کرده‌اند. کمدی‌های بزن بکوب بی‌کیفیت و نازل، مهم‌ترین نماد و نشانه این گونه به شمار می‌آیند که به طور فزاینده‌ای رشد و افزونی داشتند. گویی صرف ساخت فیلم کمدی، می‌تواند تضمینی برای جذب مخاطب این ژانر سینمایی باشد چنانکه حتی ضعیف‌ترین فیلم‌های کمدی در سال‌های اخیر به فروش حداقلی و چندبرابری فیلم‌های اجتماعی ‌می‌رسند. «شهر هرت» و «هاوایی» که به ترتیب 70 و 80 میلیارد تومان فروش داشتند از جمله آثاری بودند که حتی با وجود کیفیت حداقلی نیز توانستند به سوددهی خوبی برسند تا بار دیگر مشخص شود کمدی تا چه اندازه محبوب مردم ایران است و فیلم‌های کمدی تا چه حد بفروش هستند. تعامل سازندگان و مردم برای ساخت و تماشای فیلم‌های کمدی باعث شده که موج ساخت و اکران این‌گونه فیلم‌ها تداوم داشته باشد و حتی فیلمسازان کهنه‌کار و صاحب سبکی چون کیانوش عیاری را نیز به وسوسه ساخت فیلم در ژانر کمدی بیاندازد.

اینکه در هر برهه زمانی مردم ایران به یک گونه سینمایی علاقه نشان داده‌اند اتفاق جدیدی نیست به‌طوری‌که در دهه 60 فیلم‌های جنگی، دهه 70 ملودرام‌ها و در دهه 80 فیلم‌های اجتماعی در ایران بسیار محبوب شدند اما در ابتدا و میانه دهه 90 بود که موج ساخت فیلم‌های کمدی مردم و سازندگان سینمای ایران را دربرگرفت. برخی مشکلات اجتماعی را دلیل و بهانه استقبال مردم از این گونه فیلم‌ها دانستند و گروه دیگر تغییر ذائقه مردم و پایین‌آمدن سلیقه عمومی را عامل پرفروش‌شدن این فیلم‌ها می‌دانند. هر چه باشد در پس این استقبال غیرعادی و فروش چند صدمیلیاردی فیلم‌های بی‌کیفیت کمدی این روزهای سینمای ایران، ریشه‌های جامعه‌شناسی و روانشناسی قابل‌تاملی وجود دارد که موضوع این نوشته نیست و نیاز به تحلیل فرامتنی در حوزه روانشناسی و جامعه‌شناسی دارد.

آش فیلم‌های کمدیِ زردِ بزن‌بکوب به قدری شور شده که نه تنها منتقدان و سینمانویسان بلکه سیاسیون نزدیک به حاکمیت نیز از رشد و گسترش این نوع سینمای مبتذل گیشه‌ای به ستوه آمد‌ه‌اند و بازخوردهای منفی رسانه‌ای سایت‌ها و رسانه‌های این طیف سیاسی به خوبی این نارضایتی را نشان می‌دهد

آش به قدری شور شده که نه تنها منتقدان و سینمانویسان بلکه سیاسیون نزدیک به حاکمیت نیز از رشد و گسترش این نوع سینمای مبتذل گیشه‌ای به ستوه آمده‌اند و بازخوردهای منفی رسانه‌ای سایت‌ها و رسانه‌های این طیف سیاسی به خوبی این نارضایتی را نشان می‌دهد. این در حالی است که برخی رسانه‌های نزدیک به دولت همچنان با اعتماد به نفس و قاطعیت کامل به حمایت از این نوع سینما می‌پردازند. این رسانه‌ها بر این باورند که صرف روشن نگه داشتن چراغ سینما و جلوگیری از ورشکستگی سینما می‌تواند عامل مهمی برای حمایت از این فیلم‌ها باشد و هر روز در جهت حمایت از فیلم‌هایی نظیر «هتل»، «فسیل» و «تمساح خونی» گزارش‌های خبری و تحلیل فروش ارائه می‌دهند و مخاطبان سینمایی را برای رکوردشکنی جدید آماده می‌کنند: یک روز خبر رکورد فروش هفتگی، یک روز رکورد فروش روزانه و یک روز فروش رکورد فروش کل سینمای ایران.

چند روز قبل یکی از رسانه‌‌های فارسی زبان خارجی در نقد فیلم «فسیل» که عنوان پرطمطراق پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را یدک می‌کشد از هنجارشکنی‌های این فیلم نوشت. این‌که سازندگان این فیلم توانستند آهنگ‌های ممنوعه را پخش ‌کنند و الفاظ رکیک و ارزش‌های نادرستی چون عرق‌خوری را مطرح کنند. ناگفته پیداست که این ‌گونه رفتار و گفتار در هیچ فیلم سینمایی دیگری قابل ردیابی نبوده و نیست اما «فسیل» به دلیل اینکه توانست جذب مخاطب و به نوعی رژیم پهلوی را تخریب کند، مجوز پخش چنین الفاظی را پیدا می‌کند.

مساله تبلیغات ماهواره‌ای موضوع مهم دیگری است که در هفته‌های اخیر به سرخط نخست رسانه‌های سینمایی تبدیل شده است به گونه‌ای که تحلیل‌گران و کارشناسان فروش بر این عقیده‌‌اند که عامل اصلی فروش فیلم‌هایی چون «فسیل» نه فقط ساختار سینمایی و ژانر کمدی و سرگرم‌کننده آن بلکه تبلیغاتی است که از آن در ماهواره‌ها پخش می‌شود. تبلیغاتی که سبب خروج میلیاردها تومان پول از کشور شده و با احتساب این مبالغ هنگفت برای تبلیغات فیلم‌ها، مبلغ فروش فیلم‌ها تفاوت زیادی خواهد کرد. اما به نظر می‌رسد که مرغ دست‌اندکاران سینما همچنان یک پا دارد و متفق‌القول بر این عقیده‌اند که مسیر حال حاضر سینمای ایران مسیر درست و نجات‌دهنده‌ای است. تحلیل و برداشتی که نشانه‌‌های زیادی بر نادرست بودن آن وجود دارد به خصوص اینکه این‌گونه ریل‌گذاری‌ها به طور قطع در تقلیل ذائقه عمومی مردم و همچنین انحراف فرهنگ عمومی مردم تاثیر بسزایی گذاشته است به نحوی که برای مثال با وجود اینکه فیلم‌های ایرانی این سال‌ها در تصویر کردن صحنه‌های جنسی محدودیت داشتند اما به نظر می‌رسد در ترویج خیانت و ظهور افکار و امراض غیرفرهنگی و جنسی بسیار تاثیر مخرب و ویرانگری داشتند و صرف خنداندن مردم از هر حربه‌ای

بهره‌ بردند.

برچسب ها: سینمای ایران
عکس روز
خبر های روز