ایرانیان در تور افزایش «نزاع» | روزنو

Roozno | پایگاه خبری تحلیلی روزنو

به روز شده در: ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۸:۵۰
کد خبر: ۶۱۷۷۷۶
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۳ - ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
گروهی از کارشناسان معتقدند با وجود خشونت، صلح محقق نمی شود. خشونت فرهنگی و ساختاری، دو مانع اصلی برای دستیابی به صلح پایدار در جوامع و در سطح بین الملل هستند.

ایرانیان در تور افزایش «نزاع»

بررسی داده‌های سازمان پزشکی قانونی کشور نشان می‌دهد که نزاع و درگیری طی هفت سال گذشته بیش از ۸ درصد افزایش داشت. موضوعی که می تواند مهر تاییدی باشد بر افزایش خشونت و نزاع بین ایرانی ها که طی سالهای اخیر رشد معناداری پیدا کرده است.


نزاع به معنای کشمکش و پرخاش میان افراد بر سر موضوعی مشخص است، به گونه‌ای که منجر به زد و خورد فیزیکی شود. بنابراین از شاخص‌هایی است که برای اندازه‌گیری میزان خشونت به کار می‌رود و همچنین می‌تواند نشان‌دهنده‌ آسیب‌های اجتماعی و اختلال در روابط اجتماعی باشد که پیامدهای آن طبیعتا آثار مخربی بر وضعیت کشور دارد.


گروهی از کارشناسان معتقدند با وجود خشونت، صلح محقق نمی شود. خشونت فرهنگی و ساختاری، دو مانع اصلی برای دستیابی به صلح پایدار در جوامع و در سطح بین الملل هستند.


این درحالی است که خشم با بخشی از احساسات انسانی گره خورده و در طبیعت انسان جا خوش کرده است اما این به معنای اعمال خشونت نیست. در حالت عادی هیچ انسانی از اعمال خشونت یا دیدن خشونت لذت نمی برد.


بررسی داده‌های سازمان پزشکی قانونی کشور و مرکز آمار ایران نشان از روند صعودی آمار نزاع در کشور می‌دهد. بنا بر داده‌های سازمان پزشکی قانونی کشور، سال 1401، ۵۹۱ هزار و ۸۰۷ هزار نفر برای نزاع به این سازمان مراجعه کرده‌اند. ۳۹۸ هزار و ۹۵۸ نفر از آن‌ها را مردان و ۱۹۲ هزار و ۸۴۹ نفر دیگر را زنان تشکیل دادند.
همچنین مطابق آخرین آمارمنتشره تعداد نزاع‌هایی که منجر به مراجعه به پزشکی قانونی شده است، در سال ۱۴۰۲ تا پایان مرداد ماه به عدد ۲۷۹ هزار و ۲۵ رسیده است. سهم این مقدار در پنج ماه اول سال ۱۴۰۲ نسبت به جمعیت کشور برابر با ۰.۳۳ درصد بوده است. به عبارتی به ازای هر ده هزار نفر جمعیت کشور ۳۳ درگیری رخ داده است


رکورد شکنی 9 ساله


سال ۱۴۰۲ تعداد زد‌و‌خوردها در 5 ماهه نخست سال صعودی شده است. استان‌های تهران و خراسان رضوی در میان استان‌های کشور، بیشترین تعداد درگیری‌ها را داشته‌اند. این رقم در سال گذشته به بالاترین سطح خود در 9 سال گذشته رسیده و روندی صعودی داشته است.


علاوه بر این، با بررسی آمار ده سال اخیر نزاع در کشور یعنی از سال ۱۳۹۲ نیز روند این شاخص در طول این سال‌ها مشخص می‌شود. این روند نشان می‌دهد که تعداد و سهم نزاع نسبت به جمعیت از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹6 نزولی بوده اما پس از آن با روندی فزاینده مواجه بوده است. با این حال بدون درنظر گرفتن تخمین امسال از نزاع‌های خیابانی؛ می‌توان گفت این شاخص در سال 1401 بالاترین سطح را در میان 9 سال گذشته داشته است. مقایسه‌ی استانی تعداد درگیری‌ها در کشور حاکی از این است که تهران بیشترین میزان نزاع ثبت‌شده را در پنج ماه اول سال 1402 کشور داشته است.


عصبانی‌ترین استان‌ها


بررسی تعداد نزاع‌ها نشان می‌دهد که در پنج ماهه نخست سال ۱۴۰۲ تعداد ۴۶ هزار و ۷۲۸ درگیری در استان تهران رخ داده است که منجر به مراجعه به سازمان پزشکی قانونی شده است. این استان بیشترین تعداد منازعه را در میان استان‌های کشور داشته است. پس از آن نیز خراسان رضوی و اصفهان در رتبه‌های بعدی قرار گرفته‌اند. از سوی دیگر کمترین تعداد نزاع نیز مربوط به استان ایلام بوده است. در این مدت ۱۵۲۰ درگیری در این استان به وقوع پیوسته است.


چرا نزاع؟


شیوع نزاع و درگیری در شهر‌های مختلف در ایران می‌تواند دلایل گوناگونی داشته باشد و نتایج متفاوتی را به دست آورد. در نتایج حاصل از اغلب تحقیق های منتشره، اما به دسترسی به امکانات رفاهی اشاره شده است. مثلاً یک پژوهش با عنوان: «بررسی پدیده نزاع در بین شهروندان ساکن شهر یزد» که در شهریورماه سال ۹۴ منتشر شده است، نشان می‌دهد: «رابطه معنادار بین متغیر‌های مستقل سن، تجربه عینی نزاع، رضایت از زندگی و دسترسی به امکانات رفاهی و ابعاد نزاع است. از سوی دیگر نتایج نشان داد که افراد با تحصیلات پایین‌تر تمایل بیشتری نسبت به نزاع دارند و افراد متأهل و افراد مجرد از نظر میزان گرایش و تمایل به نزاع تفاوت معناداری داشته‌اند.» بررسی دیگری با عنوان: «چالش‌های اقتصادی و تاثیر آن بر ارتکاب جرایم خشونت‌آمیز» که مژگان و زهرا پارسا آن را منتشر کردند، نشان می‌دهد: «بیکاری، فقر، نابرابری اقتصادی و تورم به‌عنوان مهمترین مصادیق چالش‌های اقتصادی با تاثیر بر ذهنیت و شیوه رفتار بر کمیت و کیفیت جرائم خشن تاثیر می‌گذارند؛ بنابراین باید گفت که چالش‌های اقتصادی تاثیرات قابل‌توجهی در ارتکاب جرایم خشونت‌آمیز دارد که آثار و تبعات منفی بر پیکره جامعه وارد می‌سازند.»


همچنین بررسی‌های یک پژوهش در مجله مطالعات اجتماعی ایران نیز نشان می‌داد: «سه‌دسته عوامل علّی، زمینه‌ای و مداخله‌ای در الگوی پارادایمی مؤثر شناخته شده‌اند. عوامل علّی شامل؛ ضعف مهارت‌های ارتباطی، کاهش آستانه تحمل و اختلافات مالی و خانوادگی. عوامل زمینه‌ای شامل؛ محل سکونت، پایگاه اجتماعی و اقتصادی، تحصیلات فرد و والدین و مؤلفه‌های مهیاکننده موقعیت نزاع و درگیری بوده اند و عوامل مداخله‌گر یا تسهیل‌کننده دربرگیرنده؛ خشونت ساختاری و فقر فرهنگی بوده است.»


نزاع از منظر روانشناسی


«سید حسن موسوی چلک» رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با ذکر اینکه به طور کلی موضوع خشونت منجر به نزاع موضوعی جهانی است و خاص یک کشور یا اقلیم ویژه یا یک مقطع تاریخی نیست می گوید: براساس آمارهایی که خود مسئولان منتشر می کنند حکایت از افزایش خشونت طی دو دهه اخیر در ایران دارد. آمارهایی در مورد همسر آزاری، کودک آزاری، خودکشی، ضرب و جرح و… همگی نشانه هایی است از اینکه خشونت و نزاع در جامعه ما رشدی تصاعدی را داشته و دارد.


وی در گفت و گو با «همدلی» با ذکر اینکه از مهمترین عوامل بروز نزاع و خشونت می توان به عوامل اقتصادی اشاره کرد می گوید: طبیعی است که وقتی شرایط اقتصادی و اجتماعی دچار ناپایداری می‌شوند و دورنما و چشم‌انداز اقتصاد و شرایط اجتماعی دچار عدم تعادل و توازن می‌شود، به نوعی خودش را در وضعیت روانی افراد جامعه و داینامیک‌ها و پویایی‌های اجتماعی درون گروه‌ها، نشان می‌دهد. در واقع داگر کمبودی پیش بیاید، افرادی که از مزیت‌های نسبی اجتماعی مثلاً طبقه اجتماعی برخوردارند، دسترسی‌شان به منابع بیشتر است: «سر جمع هم نرخ کالاها، هم کمبود کالا‌ها و هم توزیع نابرابر کالا‌ها وضعیتی ایجاد می‌کند که اسم آن را می‌توان گذاشت تنازع بقا. در این وضعیت همان فرمول قانون جنگل برقرار است.»


این مددکار اجتمای همچنین با ذکر اینکه ابخشی از این مساله به سیاست گذاری های کشوری بر می گردد و بخشی به مهارت های زندگی تصریح می کند: وقتی سیاست گذاران ما هنوز موفقیتی در حوزه سلامت روان و سلامت اجتماعی یا فقر به دست نیاورده اند، نمی توان از مردم انتظار داشت که زیر اینهمه بار و فشار روحی وروانی خم به ابرو نیاورند و شاد و سرخوش باشند. برعکس این فشارها باعث می شود تا فرد هر روز بیشتر از روز قبل عصبی و پرخاشگر شود و در نهایت جایی این خشونت را بروز می دهد. حالا یا درخانه و یا در محیط کار یا سطح خیابان و در برخورد با مردم. آنجاست که قتل هایی مانند قتل رومینا به دست پدرش یا قتل مونا توسط شوهرش شکل می گیرد. اینها تازه بخش کوچکی از جرایمی است که به خاطر فوران خشونت در خانواده ها منتشر و علنی می شود وگرنه آمار خودکشی ما بسیار نگران کننده است.


وی اضافه می کند: ما اصلاً مفهوم زندگی خانوادگی را فقط با تشنج درک می کنیم . حالا این تشنج به این صورت است که یا مرد، زن را کتک می زند (که این درصدش بیشتر است) یا زن مرد را تحقیر می کند. البته زنان معمولاً خشونت های کلامی به کار می گیرند. اما یک پدیده بسیار تاسف باری که امروزه تشدید می شود، این است که زن ها شوهرانشان را می کشند. همسرکشی معضلی است که من و دو سه نفر دیگر از خانم ها آن را مطرح کرده‌ایم. منظور از همسر کشی، شوهرکشی است.
وی در خصوص ضعف مهارت های زندگی و تعامل با یکدیگر در جامعه و خانواده ها نیز می گوید: واقعیت این است که ما هنوز مهارت حل تعارض و اختلاف ها را بلد نیستیم. بلد نیتسیم چطور با یکدیگر گفتمان کنیم. نمی دانیم که حتی یک «نگاه» می تواند چه تعابیری را به دنبال داشته باشد؛ خود مراقبتی را بلد نیستیم … برای همین هم هست که براساس آمار اعلام شده میزان خشونت روانی در جامعه ما از ۲۳ درصد در چند سال گذشته به ۸/۲۹ درصد رسیده است.


چلک همچنین با بیان اینکه در جامعه نیز خشونت کلامی غالبا محرک و مقدمه خشونت فیزیکی خطرناک است می گوید: خشونت کلامی موجب آسیب روانی، محرک آسیب جسمی، عامل انتقام گیری و ایجاد دور تسلسل خشونت و جرم و جنایت در جامعه است. خشونت؛ یکی از اصلی ترین آسیب های کشور به حساب می آید . متاسفانه اگر خشونت و خشم در جامعه افزایش پیدا کند، به تبع؛ میزان نزاع و درگیری بین مردم نیز افزایش پیدا می کند. در این میان خشونت بیانی مقدم بر سایر انواع خشونت است. گرچه خود از عوامل متعدد فردی، خانوادگی، و اجتماعی ناشی می شود، اما زمینه ساز انواع خشونت فیزیکی و جرائم و جنایات است و سلامت روانی و امنیت جامعه را تهدید می کند.


از سویی وی مصرف الکل را از دیگر عوامل تشدید کننده تشنج و خشونت منجر به نزاع دانسته و می گوید: افرادی که از این مساله غافل هستند که مصرف چنین موادی می تواند تا چه حد زمینه ساز بروز خشونت در آنها باشد! مصرف همین مواد باعث می شود تا پرمان به پر کسی گیر کرد با وی درگیر شویم. موقع رانندگی ، در آپارتمان محل زندگی امان، با مسافرهای یک تاکسی و….


رییس انجمن مددکاران اجتماعی، رفتارهای هیجانی را از جمله مهم ترین علت نزاع و خشونت‌های خیابانی دانست و گفت: بر اساس آمارهای اعلام شده نزاع و خشونت های خیابانی یکی از ۱۰ جرم شایع در جامعه ما است و قطعا در جرم و خشونت نیز نقش هیجانات و احساسات بسیار پر رنگ است بسیاری از کسانی که سرقت می کنند هیچ برنامه ای برای آدم کشتن ندارند اما وقتی وارد محل سرقت می روند به هر صورت آن هیجانات و احساسی که افراد را در جهت کسب درآمد و پولدار شدن در یک شب هدایت می کند بر عقل غلبه می کند و به دنبال آن اتفاقات وحشتنتاک روی دهد، بنابراین در درگیری های خیابانی نیز افراد درگیر از روی احساسات خام دست به اقدامات خشونت بار می زند. البته ترس نیز در این خصوص نقش مهمی را بازی می کند در واقع ترس ناشی از دیگری موجب می شود فرد رفتارهای هیجانی منفی از خود بروز دهد.


وی معقد است؛ استعمال مشروبات الکلی و مواد مخدر عوامل روانشناختی، عوامل اجتماعی مانند ناکامی، تحریک مستقیم مثلا به وسیله خشونت تصویری ، عوامل محیطی مانند آلودگی و شلوغی و ..، عوامل موقعیتی (برانگیختگی جنسی، درد)، عوامل شناختی ( انتظارات، مسولیت پذیری و ..) ، عوامل زیستی (تاثیر هورمونی و داروها) نیز از جمله مواردی هستند که نقش تسریع کننده ای در ایجاد خشونت دارند و در گروه عوامل ریسک زای خشونت های خانگی و دیگر اشکال جرم و جنایت به شمار می آیند.از جمله. که هر کدام از اینها به صورت جداگانه بایستی مورد بررسی و کنکاش قرار بگیرند.


این فوق تخصص روانپزشک در ادامه خاطر نشان کرد: علاوه بر خشونت های خیابانی، بسیاری از خشونت هایی که امروزه دامن گیر خانواده ها، فرزندان و اطرافیان ما در جامعه است پیامد ناشی از هیجانات یا نتیجه ثانوی از جرم و خشونت است که اتفاق می افتد این وضعیت ادامه دارد توقف نمی شود مگر اینکه رفتارهای هیجانی در جامعه درمان شود.


گریز از خشونت خشونت؛ چگونه؟


اما برای آنکه خشونت در جامعه ای روند کاهشی پیدا کند چه باید کرد؟ سوالی که موسوی چلک به عنوان یک روانشناس در پاسخ به آن می گوید: قبل از هر چیز برای بهبود شرایط می توان به تقویت مهارتهای ارتباطی افراد از راه های مختلف پرداخت. مانند آموزش دادن به افراد برای اجتناب از برقراری ارتباط با افرادی که پرخاشگری دارند، رعایت ادب و نزاکت در برخوردها، تعریف مشکل مورد بحث و نزاع، آگاهی از موقعیت ها و رفتارهایی که پرخاشگری را تحریک می کند و توقف بحث و ترک موقعیت. که در این میان رسانه ملی می تواند مدیریت سازنده ای در تشویق و ترویج الگوهای اخلاقی؛ برای کاهش خشونت نقش موثری داشته باشد.


وی ادامه می دهد: بعد از آن درعرصه سیاست گذاری باید تلاش مضاعفی برای ارتقاء سلامت روانی و امنیت اقتصادی جامعه صورت گیرد. از سویی باید در بخش آموزش، بخصوص در مدارس نیز بازنگری جدی با هدف ارتقاء سواداجتماعی و ارتباطات اجتماعی صورت گیرد تا نسل جدید آگاهی و مهارت های بیشتری در زمینه کنترل خشم و خشونت داشته باشد. از سویی باید سیاست های رسانه ای ، بخصوص در مورد رسانه های مجازی نیز مورد بازنگری قرار گیرد و تلاش شود تا سواد رسانه ای مردم در این عرصه نیز افزایش یابد. اینکه مردم یاد بگیرند که نباید هر تصویر و فیلم و متنی را در فضای مجازی منتشر کرد.


این روانشناس از کمبود نشاط و شادی به عنوان یکی دیگر از دلایل افزایش خشونت یاد می کند و می گوید: اصولا کشور ما از منظر سرمایه های اجتماعی، امید به زندگی و نشاط و محرومیت زدایی جایگاه قابل قبولی را در دنیا ندارد. تا وقتیکه دولت برنامه هایی را برای حمایت از افرادی که در عرصه های مختلف( چه فرهنگی، چه اقتصادی، چه سیاسی و…) شکست خورده اند را نداشته باشد و شرایط را برای افزایش روحیه نشاط و شادمانی در بین شهروندان و کلا شاد کردن جامعه فراهم نکنند باید همچنان منتظر افزایش آمار بروز خشونت در جامعه بود. پدیده ای که حتی تاثیر معناداری روی کیفیت زندگی خانوادگی و طلاق دارد.

برچسب ها: نراع ، ایرانیان
عکس روز
خبر های روز